رشد اقتصادی ترکیه
ترکیه در سال ۲۰۰۵ رتبه هفتم جهان را به دست آورد و در سال ۲۰۰۶ برای ۱۱٫۲٪ از مردم ترکیه اشتغال ایجاد کرد. بخش خصوصی اقتصاد ترکیه و نقش مهمی در بانکداری، حمل و نقل و ارتباطات دارد. در سالهای اخیر اقتصاد ترکیه رشد خوبی داشته و رشد ۸٫۹٪ و۷٫۴٪ را در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ بدست آوردهاست. از سال ۲۰۰۲ به بعد با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، دولت ترکیه توانسته است با برنامهریزی مناسب در سیاستگذاری کلان اقتصادی بر مشکلات اقتصادی فائق آید. اما این ﺳﺆال مطرح است که نقش سیاستگذاریهای اقتصادی در ایجاد ثبات سیاسی در ترکیه چه بوده است؟ فرضیهای که میتواند مطرح شود این است که سیاستگذاریهای اقتصادی باعث ایجاد ثبات سیاسی در این کشور شده است؛ بر این اساس دولت در سطح کلان با بهرهگیری از گسترش بخش خصوصی و افزایش رقابت، کاهش تقاضای داخلی و توسعه صادرات، ایجاد ساز و کار و تشویق برای جذب سرمایه خارجی، افزایش بهرهوری و استفاده از تکنولوژی توانسته برنامه توسعه و رشد اقتصادی را تداوم بخشد. در بخش سیاستگذاری پولى نیز توانسته نرخ تورم را به زیر ۵ درصد کاهش دهد. در بخش ارزی نیز با تغییر از نظام ارزی ثابت به نظام ارزی شناور توانسته به احیای ارزش پول داخلی کمک کند. که این امر باعث رضایت مندی شهروندان و ایجاد ثبات سیاسی در این کشور شده است. جمهورى ترکیه بر میراث اجتماعی و اقتصادی امپراطوری عثمانی بنا گردیده است. امپراطوری عثمانی در اواخر عمر خویش دچار مشکلات و مصائب اقتصادی و اجتماعی فراوانی شده بود و زمانی که جمهوری ترکیه شکل گرفت ذخایر اقتصادی و با ارزش این امپراطوری از قلمرو حکومت ترکیه خارج شد و تنها مشکلات عدیده اقتصادی آن برای این کشور به ارث رسید. از آغاز تشکیل جمهوری ترکیه، این کشور به دلیلی دیون و قروض سنگین امپراطوری عثمانی دچار مشکلات عدیده اقتصادی بود و تلاش سیاستمداران و دولتمردان این کشور برای کاهش مشکلات اقتصادی معطوف به برنامهریزی اقتصادی شد. در این راستا از سال 1934 دو برنامه اقتصادی پنج ساله در این کشور اجرا شد که تا حدودی موجب افزایش تولیدات صنعتی این کشور شد. در سال 1962 با تأسیس سازمان برنامه دولتی در ترکیه، اولین برنامه جامع پنج ساله توسعه اقتصادی این کشور با هدف افزایش رشد اقتصادی تنظیم شد، اما نتوانست مشکل تورم را حل کند. در سال 1980، زمان اوج بیثباتی کشور، تورم به سطح ۱۱۰ درصد به قیمتهای خرده فروشی بالغ گردید. طی دهه ۱۹۸۰، به رغم خروج ترکیه از سیاستهای جایگزینی واردات و گشودن درهای اقتصادی آن کشور، تورم بالا همچنان ادامه یافت. دهه ۱۹۹۰ که دوران جنگ خلیج فارس و نوسانات اقتصاد جهانی بود، تورم در ترکیه افزایش یافت: به طوری که در سال ۱۹۹۶ به سطح ۱۰۸ درصد به قیمتهای عمده فروشی و ۱۲۵ درصد به قیمتهای خرده فروشی بالغ شد. این شرایط اقتصادی باعث بیثباتی شدید ترکیه از زمان تأسیس این جمهوری شده بود تا آنجا که این کشور با ثبت رکورد ۸ کودتا در شمار کشورهای بیثبات قرار گرفت. اما با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه در سال ۲۰۰۲ ساختار کلی اقتصاد در ترکیه تغییر کرد و فصل جدیدی از سیاستگذاریهای اقتصادی در این کشور شکل گرفت. ﺳﺆالی که اینجا مطرح است این است که نقش سیاستگذاریهای اقتصادی در ایجاد ثبات سیاسی در این کشور چه بوده است؟ فرضیهای که در اینجا مطرح است این است که از سال ۲۰۰۲، دولت ترکیه توانسته با برنامهریزی مناسب در سه حوزهی سیاستگذاری کلان اقتصادی، سیاستگذاری ارزی و سیاستگذاری پولی بر مشکلات اقتصادی فائق آمده و این امر باعث ایجاد ثبات سیاسی در این کشور شده است.
ثبات سیاسی
محفوظ بودن یک رژیم از تهدید براندازی داخلی از طریق انقلاب یا شورش را ثبات سیاسی نامیدهاند.
ثبات سیاسی به چهار عاملی بستگی دارد: ۱- شرایط اقتصادی، مانند بیکاری، تورم، سقوط ارزش پول کشور؛ ۲- وقایع سیاسی که میتواند موجب تغییر دولت شوند، مانند اعتصابات عمومی و ترورهای سیاسی؛ ۳- ساختارهای سیاسی، مانند سیستم انتخاباتی؛ 4- شرایط بینالمللی موضوع مهم دیگراینکه : درسالهای اخیرکودتا در ترکیه در کوتاه مدت و شک نسبی اون به قیمت ارز ( ارزش لیر ترکیه در مقابل ارزهای دیگه)، و از آنطرف در دوره ریاست جمهوری ترامپ تو ایالات متحده ترکیه در بعضی موارد دچار اختلاف سیاسی با آمریکا شد. مثل قضیه خاشقچی. استراتژی اصلی ترکیه در اقتصاد کلان برای دستیابی رشد اقتصادی بالا، گسترش بخش خصوصی و ایجاد سازوکار برای رقابت بیشتر بوده است. خصوصیسازی به طور مشخصی از میانه دهه ۸۰ میلادی در دستور کار سیاستهای اقتصادی ترکیه قرار گرفت. خصوصیسازی در ترکیه از یکسو به کاهش هر چه بیشتر مداخله دولت در فعالیتهای اقتصادی و کاهش بار پولی بنگاههای اقتصادی دولتی بر بودجه ملی کمک کرده و از سوی دیگر به توسعه بازارهای سرمایه و هدایت مجدد منابع به سوی سرمایهگذاریهای جدید معطوف بوده است. ترکیه در به ثمر رساندن سیاستهای خصوصیسازی خود با بهکارگیری جلب حمایت مردمی، شفافیت در سیاستگذاری و اجرا، ثبات اقتصادی و سیاسی و حمایت قوی دولت از بخش خصوصی توانسته تا حد قابلتوجهی در این مسیر توفیق کسب کند. علاوه بر خصوصیسازی، با سیاستگذاری اقتصادی در کشور همسایه به جذب سرمایه خارجی نیز اهتمام ویژهای داشته است. ترکیه به دلیل دارا بودن بستر مناسب برای سرمایهگذاری و نزدیکی به بازار مصرفی آسیا یکی از مهمترین کشورها در جذب سرمایه خارجی بوده است. بر اساس آمارها از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۸۰ کل سرمایهگذاری مستقیم خارجی معادل ۲۸۸ میلیون دلار بوده است. در انتهای دهه ۸۰ میلادی دولت محدودیتها را در مورد جابهجایی سرمایه و اخذ وام خارجی لغو کرد، در نتیجه یک نظام حساب سرمایه باز، حتی آزادتر از کشورهای توسعه یافته ایجاد شد. این روند باعث شد در ابتدای دهه ۹۰ جریان ورودی سرمایهگذاری در کشور تقویت شود؛ همچنین تصویب قانون حمایت از سرمایهگذار خارجی در سال ۲۰۰۳ میلادی و به دنبال آن اصلاح زیرساختهای اقتصادی و سرمایهگذاری در این کشور سبب شد تا میزان سرمایهگذاری خارجی در سال ۲۰۰۵ به ۹ میلیارد و ۶۶۷ میلیون دلار آمریکا برسد و سرمایهگذاری نسبت به سال قبل ۳ برابر رشد کرد. این روند در سالهای بعد نیز تداوم داشت به نحوی که در سال ۲۰۰۷ میزان سرمایهگذاری خارجی در ترکیه حدود ۲۰ میلیارد دلار اعلام شد، اگر چه اخیراً به دلیل بحران جهانی در سال ۲۰۰۸ کمی از این سهم کاسته شد. «کاهش تقاضای داخلی و تلاش در توسعه صادرات» یکی دیگر از اهداف اقتصاد ترکیه در مسیر توسعه است. مجموع این سیاستها در اوایل دهه ۱۹۸۰ به منظور ﺗﺄثیر در بازار داخلی برای ایجاد انگیزه صادرات طراحی شده بود. در این زمان دولت برای قطعیت بخشیدن بیشتر به این روند، طرح سوبسید صادرات مشتمل بر تخفیفهای اعتبارات صادرات را به اجرا در آورد. براساس آخرین دادهها میزان صادرات این کشور در سال ۲۰۱۴ معادل ۶/ ۱۵۷ میلیارد دلار بوده که از این سهم صادرات خودرو و محصولات یدکی با حجم ۲۲.۳ میلیارد دلار بیشترین میزان صادرات ترکیه را به خود اختصاص داده است. در گام بعدی نیز دولت ترکیه توجه قابل توجهی به افزایش بهرهوری و استفاده از تکنولوژی برای آموزش نیروی کار اختصاص داده است.
براساس دادههای سازمان آمار ترکیه (TÜİK) تولید ناخالص داخلی کشور در سال 2021 رشد 11 درصدی را تجربه کرد. اقتصاد ترکیه همچنین در سه ماهه آخر سال گذشته نیز شاهد 9.1 درصدی بوده است. تولید ناخالص داخلی ترکیه براساس روش تولید با توجه به قیمتهای جاری در سال 2021 میلادی 42.8 درصد رشد داشته است. بخش خدمات طی سال گذشته در افزایش تولید ناخالص داخلی ترکیه دارای سهم 20.3 درصدی، بخش فنآوری و ارتباطات 20.2 درصدی، بخش اداری سهم 17.3 درصدی، بخش صنایع 16.6 درصدی، بخش آموزش سهم 7 درصدی و بخش ساخت و ساز نیز دارای سهم 3.5 درصدی بوده است. بدین ترتیب درآمد سرانه در ترکیه به 85 هزار و 672 لیر تُرک (9,539 دلار آمریکا) افزایش یافته است.
پیش بینی می شود سال آینده و با بازگشت تدریجی سطوح فعالیت های اقتصادی به میزان قبل از شیوع کرونا، اقتصاد ترکیه ۴.۵ درصد رشد خواهد کرد. پیش از شیوع کرونا، دولت ترکیه دستیابی به رشد پنج درصدی را پیش بینی کرده بود. آخرین بار در سال ۲۰۰۹ اقتصاد ترکیه بر مبنای سالانه رشد منفی را تجربه کرده و به میزان ۴.۷ درصد کوچک شده بود. بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ ترکیه موفق شده بود با دستیابی به رشد متوسط سالانه بالای پنج درصدی به یکی از سریع ترین اقتصادهای جهانی تبدیل شود. با این حال در سال ۲۰۱۸ بحران ارزی ترکیه مسیر این رشد را متوقف کرد و شیوع کرونا نیز بر مشکلات اقتصادی افزود. پیش از این رجب طیب اردوغان- رییس جمهور ترکیه در سخنانی با اشاره به اینکه اقتصاد این کشور به تدریج در حال بازگشت به سطوح قبل از آغاز کرونا است، افزوده بود: حجم تولید ناخالص داخلی ترکیه در آینده از یک تریلیون دلار عبور خواهد کرد. لازم به ذکر است که طبق اعلام مرکز آمار ترکیه، حجم تولید ناخالص داخلی این کشور در سال قبل ۷۱۷.۱ میلیارد دلار لندازه گیری شده است.